۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

چرا معضل كوچي ها، درافغانستان حل نمي شوند؟

باتوجه به فاجعه آفريني كوچي نماها (عشاير) در منطقه مسكوني هزاره جات درافغانستان، كه هرسال اين مسأله تكرار مي شود، متأسفانه منجر به كشته شدن عده اي از مردم بی گناه وغریب کارمی شود، وهمین طور باعث ويراني خانه ها، مزرعه وترك منازل آنها مي شوند. اما جناب رييس جمهور كرزي اين قضيه را ازبالا نگاه مي كند ودرطول دودوره ازحكومتش هيچ گاه به فكر حل اساسي اين معضل نه افتاده است.!

ناگفته پيداست كه هر معلول علتي خاصي خودش را دارد. دو دوره از زمان حكومت آقاي كرزي سپري مي شود، اما چرا به اين معضل فكري اساسي نشده است؟


باتوجه به اينكه يكي از وظايف مهم رييس جمهور سامان بخشيدن به مردمش وصيانت ازحقوق آنهامی باشد. بنابر اين ، سهل انگاري جناب رييس جمهور، وناديده گرفتن اين بحران، مي تواند ‌سوال هاي زيادي را خلق كنند كه از جمله: به چند نمونه اي آن اشاره مي كنم:

1 - به خاطر اين است كه درظاهر با هزاره ها درتعامل است ولي درواقع ازحقوق آنهانمی خواهد حمایت کند؟

2 - به خاطر دست داشتن پشت پرده باکوچی نماهای كه از هم تبار خود آقاي كرزي است؟

حال راه حل اساسي این فاجعه چيست؟

3 – دولت در این زمینه فكري اساسي بكند؟

4 - مردم خودش از حقوق خويش دفاع كنند ؟

5 - به كوچي ها اسكان داده شود؟

6 - هویت کوچی ها مورد شناسایی قرار بی گیرد(چون تاهنوز هویت افغانی بودن بعضی ازآنها به اثبات نرسیده است)

7 - خرید وفروشی که در زمان عبدالرحمن خان صورت گرفته وکوچی ها ادعای آن را دارند، باید سند ملکیت در محکمه ای عدل قضائی به صورت منصفانه و بدور ازهرگونه تعصبات قومی ونژادی زیرنظر جامعه جهانی، باید از لحاظ حقوقی مورد بررسی قرار بی گیرد. که تاچه حد قابلیت ارزش حقوقی را دارد؟ یا اصلا غیر قابل ارزش قانونی وحقوقی است، چون معامله در آن زمان با اجبار و زور انجام شده است. پرواضح است که، در این صورت منشأ اثری حقوقی نخواهد بود.

نیتجه:

رییس جمهور کرزی باید هرچه سریعتر این موضوع را به شکلی منطقی خاتمه دهد. وجلوی کوچی نماها را که در منطقه مسکونی هزاره جات اعزام شده دست به کشتارمردم بی گناه زده اند بی گیرد. چون در غیر این صورت آنها در دنبال گسترش ناامنی وغارتگری کشور است که می خواهد، سراسر افغانستا را بااین نقاب کوچی گری ناامن کنند و به خاک خون بکشند.

باتوجه به وضعیت اسفبار موجود که توسط مهاجمین کوچی نماها،درفضای اجتماعی وسیاسی کشور سایه افکنده است به هیچ وجه به مصلحت کشور نیست .علاوه براین،انتخابات پارلمانی که در پیش روهست با چالش جدی همراه خواهد بود.

۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

پيام استاد محمد کريم خليلي، در رابطه با فاجعه بهسود

بسم الله الرحمن الرحيم

ملت شريف افغانستان! دوستداران آزادي،امنيت، عدالت و وحدت ملي!

اجازه دهيد اين پيام را با ابراز تأسف و تأثر آغاز کنم؛ تأسف و تأثر از اين جهت که با وجود کوشش هاي فراوان در جهت تحقق عدالت، تأمين امنيت و مرهم گذاري به زخم هاي التيام نايافته تاريخي، هنوز هم طوفان هاي هولناکي، از هرسو موج برميدارد و هستي مردم ما را به کام خود فرو مي کشاند.

هنوز،هر لحظه اي از زندگي مردم ما، با خون و خشونت همراه است و در هر گوشه اي از افغانستان، جنگ و جفا و انفجار و انتحار فاجعه خلق مي کند و جان انسان اين سرزمين را مي گيرد.

اينجانب، ضمن ابراز تأسف و تأثر شديد از ادامه اين روند، مراتب تسليت و همدردي عميق خويش را خدمت آناني تقديم مي کنم که عزيزان شان را بدون جرم و تقصير، در اثر حوادث گوناگون؛ تحت نام جنگ کوچي و بومي در بهسود؛ يا در اثر انفجار و انتحار، و يا در اثر بمباران هاي هوايي و ساير حوادث ناشي از جنگ، در کابل و ولايات کشور، از دست داده اند.

هموطنان عزيز!

من در زندگي سياسي خود، از يک سلسه اصول پيروي مي کنم. از نظر من وحدت ملي و تعامل مثبت با همه اقوام افغانستان يک اصل تغيير ناپذير است. همچنان تأمين عدالت اجتماعي و دفاع از حقوق اقوام محروم اين کشور، اصل ديگري است که چشم پوشي از آن، در کيش سياسي من هرگز جواز ندارد. و البته اين دو اصل، نه در تضاد با هم، بلکه لازم و ملزوم يکديگر اند. ما زماني مي توانيم وحدت ملي داشته باشيم و با يکديگر به تعامل مثبت برسيم که حقوق يکديگر را به رسميت بشناسيم. حرکت عقلاني و آرام نيز در زندگي سياسي من يکي از اصول ثابت بوده است. من از شعله ور ساختن احساسات قومي و مذهبي پرهيز مي کنم؛ زيرا مي ترسم که مبادا، شرار آن، بر خرمن همه ملت افغانستان آتش اندازد. من در حقيقت، نه قوميت گرايم و نه قوميت ستيز؛ اما کجاست آن وجدان قضاوتگري که بسان يک قاضي منصف، اين حقايق را درک و به آن اذعان نمايد. من مشکلات مردم را بيشتر از ديگران ميدانم؛ اما همواره سعي مي کنم، به دور از شعار زدگي هاي معمول، با رويکرد منطقي در جهت حل آن تلاش نمايم.

من مشکلات دولت را نيز بهتر از هر کسي ديگر ميدانم و در اين زمينه آنقدر درد دل دارم که مي ترسم کسي را ياراي شنيدن آن نباشد. به همين دليل، شايد بسياري از دردهايي که در سينه ام نهفته است، ناگفته با من به سينه خاک منتقل شوند.

روحيه تعامل مثبت با همه اقوام و در عين زمان دفاع از حق اقوام محروم، از يکسو برايم آرامش و قوت قلب مي دهد؛ اما از سوي ديگر، زمينه اي را فراهم مي کند که عناصر مريض و استفاده جو، مانند دو تيغه قيچي، از دو سوي، مورد حمله ام قرار دهند. عده اي از اين جهت که به زعم شان قوم گرا نيستم؛ و عده ديگر از اين جهت که به زعم شان قوم گرايي مي کنم. نشانه هاي بارز هردو مورد را شما در اين روزها حتی در خانه ملت مي بينيد.

خواهر و برادر!

در طول 35 سال مبارزات سياسي، تمام حرکت هايم بر محور اصول فوق الذکر دور زده است. اگر در دوران جهاد و مقاومت به سنگر رفتم؛ اگر در فصلي پس از طالبان عضويت دولت را پذيرفتم؛ اگر به تعبير زيباي پيشواي آزادگان؛ خار در چشم و استخوان در گلو، خموشانه در برابر سيلي از فشارها و تهمت هاي عده اي از نا مردان و نامردمان، تنها به اداي مسؤوليت خود فکر کردم، و اکنون هم که تلاش در جهت حل بحران کوچي و مردم بومي به عنوان يک وظيفه انساني، اسلامي و وطني در مقابلم قرار گرفته است، جز تأمين عدالت اجتماعي و تأمين صلح و ثبات، انگيزه ديگري ندارم.

البته واقعيت اين است که بحران ناشي از حمله کوچي ها، نتيجه کوتاهي آشکار ارگانهاي ذيربط دولتي است. و اين موضوع، جاي تأسف مضاعف دارد؛ اما واقعيت ديگر اين است که همزمان با حمله کوچي ها، اقدامات عاجل و مؤثر صورت گرفت. طرح جدي مسئله در جلسه کابينه و سفر هفته گذشته اينجانب، در رأس يک هيأت بلندپايه دولتي در محل حادثه و توافقاتي که در جريان آن سفر به عمل آمد، گام مهمي بود، در جهت مهار کردن اين بحران. اکنون جاي خوشحالي است که گام دوم، براساس فيصله آن هيأت، توسط رئيس جمهور برداشته شده است. حکم جديد رئيس جمهور، سرآغاز حل اساسي اين معضل ديرينه به حساب مي رود.

هموطنان عزيز!

با توجه به نگراني هاي ناشي از کندي تطبيق حکم رئيس جمهور، من تصميم گرفته ام که دوباره به مرکز بحران يعني بهسود سفر کنم. هدف اساسي اين سفر، پيگيري فعال مرحله دوم فيصله هاي دولت و تطبيق حکم رئيس جمهور است. من در اين سفر، تا زماني در کنار مردم خواهم بود که از حل بحران اطمينان کامل حاصل نمايم؛ و اما از آنجا که تجربه ثابت کرده است، در زمانه پر آشوبي که ما زندگي مي کنيم، امکان دارد هر حرکتي از سوي عده اي از بدانديشان، وارونه جلوه داده شود، اين پيام را انتشار ميدهم. اين پيام، براي روشن شدن اذهان مردم است؛ براي آگاهي نسل امروز و فرداي ما است. و بالاخره، اين پيام براي تاريخ است. من به مرکز بحران مي روم؛ اما نه براي تشديد بحران؛ نه براي جنگ؛ نه براي خونريزي؛ نه به دليل قومگرايي؛ نه براي پيروي از هواهاي نفساني؛ نه براي شهرت طلبي؛ نه براي تلف کردن حق اين، يا آن طرف منازعه. من مي روم تا گام هرچند کوچکي در مسير اصلاح بردارم و يا اينکه حداقل خود را با مشکلات مردم شريک سازم. و اين درسي است که مکتب ما به ما داده است. خطبه زيباي امام حسين؛ زماني که ايشان از مدينه به طرف مکه ميرفت، هم اکنون نصب العين من است: «اني لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما ....»

ملت شريف افغانستان!

نکته ديگري که مي خواهم با صراحت اعلام کنم اين است که حمايت از روند جديد و حمايت از حضور جامعه جهاني به منظور نهادينه سازي اين روند، جزء پاليسي اساسي ما است. عزيمت من به بهسود نيز، اساساً در امتداد همين پاليسي قابل تعريف است. من معتقدم که بحران بهسود و بحران هاي مشابه، علاوه براينکه باعث تباهي مردم مي گردد، اين روند را نيز متزلزل مي سازد و در صورت تزلزل اين روند، هيچ يک از ارزشهاي جديدي که بنيان نهاده شده است، پا برجا نخواهد ماند.

من از رئيس جمهور، به دليل تلاش هاي صادقانه شان در جهت حل اساسي ماجراي کوچي و مردم بومي قدرداني مي کنم. ضمنا از جناب ايشان تقاضا مندم تا در جهت تطبيق حکمي که اخيراً صادر کرده اند نيز، توجه جدي مبذول دارند. همچنان از ملت شريف افغانستان، شخصيت هاي سياسي، رهبران احزاب و نمايندگان مردم در خانه ملت آرزو دارم که ضمن طرح معقول و مدني خواست شان، مبني بر تطبيق حکم رئيس جمهور، حمايت از روند جديد را به حيث يک اصل در نظر داشته باشند.

در پايان، يکبار ديگر تأکيد ميکنم که در اين مرحله، هيچ چيزي من را قانع نمي تواند؛ جز تطبيق فيصله دولت و حکم مقام رياست جمهوري مبني بر خروج بي قيد و شرط کوچي ها از تمام مناطق مورد منازعه، بازگشت آبرومندانه مهاجرين و جبران خسارات وارده به طرفهاي درگير. و احياناً اگر زماني، بر خلاف حکم رياست جمهوري و بر خلاف فيصله دولت، بازهم بحران ادامه پيدا کند و خداي ناخواسته خوني بر زمين بريزد، ترجيح ميدهم، نخستين قطره هاي خوني که بر زمين مي ريزد، خون من، به عنوان معاون رئيس جمهور باشد.

والسلام عليکم و رحمت الله و برکاته

محمد کريم خليلي

معاون رئيس جمهور و رهبر حزب وحدت اسلامي افغانستان

کابل- دوم جوزاي 1389

۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

هشدار شماری از نمایندگان مجلس افغانستان به دولت

نمایندگان متحصن هزاره در مجلس نمایندگان افغانستان، به دولت هشدار داده اند که اگر معضل میان کوچی ها(عشایر) و روستاییان را در بهسود حل نکند، هزاره ها دست به اعتراضات سراسری گسترده خواهند زد.

این نمایندگان مجلس که شمار آنها به دهها تن می رسد، از چهار روز پیش در اعتراض به درگیری میان کوچی ها و روستاییان در مناطق بهسود و دایمیرداد ولایت وردک، دست به تحصن زده اند.
درگیری مسلحانه میان کوچی ها و روستاییان هزاره در مناطق بهسود و دای میرداد، از اوائل هفته جاری آغاز شد و تا حال شش کشته بجا گذاشته است. همچنین گزارش شده که دهها خانه در این درگیری به آتش کشیده شده است.

کوچی ها از چند سال به این سو با گرم شدن هوا به این مناطق می روند و ورود آنها به این مناطق با درگیری های مسلحانه بر سر استفاده از چراگاهها به همراه بوده است.
نمایندگان معترض مجلس روز پنجشنبه، سی‌ام ثور/اردیبهشت، در تجمع اعتراضی در غرب کابل در میان هزاران تن از مردم حاضر شدند و از دولت خواستد که دستور خروج افراد مسلح کوچی ها را از این مناطق صادر کند.

محمد محقق، یکی از این نمایندگان است. او گفت دولت باید ظرف ۲۴ ساعت افراد مسلح را از منطقه بیرون کند و تا پنج روز دیگر خانواده های آواره شده را به خانه های خود بازگرداند.

در حالی که سخنان آقای محقق از سوی معترضان حمایت می شد گفت: "به حکومت هشدار می دهم که ظرف ۲۴ ساعت یک کوچی مسلح و یک رمه (گله) گوسفند، که سر خانه مردم و زمین مردم است، در منطقه بهسود و دایمیرداد نماند."

هر چند پیش از این یک هیات بلندپایه دولت به ریاست محمد کریم خلیلی، معاون دوم رئیس جمهوری برای حل این معضل به بهسود رفت بود، اما ظاهرا معضل میان کوچی ها و هزاره ها پایان نیافته و همچنان ادامه دارد.

آقای محقق که از رهبران عمده هزاره ها در افغانستان است، همچنان هشدار داد که اگر دولت معضل میان کوچی ها و هزاره های بهسودی و دایمیردادی را حل نکند، اعتراضهای گسترده مردمی را در کشور برگزار خواهد کرد.

او گفت: "به نمایندگی از آنها (نمایندگان متحصن) گفتم یا جناب آقای کرزی کوچی نماهای مسلح را از منطقه بکشند یا این اعتراض را به درون مردم می کشانیم و به سراسر کشور می بریم."
معترضان همچنین گفتند که اگر دولت به معضل کنونی در بهسود رسیدگی نکند، آنها در جرگه صلح، که قرار است برای تعیین چهارچوب گفتگو با طالبان در آینده نزدیک برگزار شود، شرکت نخواهند کرد.

معترضان همچنین از نهادهای بین المللی در افغانستان، به ویژه دفتر سازمان ملل خواستند که برای حل معضل میان کوچی ها و هزاره ها مداخله کنند.

محمد محقق گفت: "از جامعه جهانی می خواهم که در روش شان تجدید نظر کنند و به حرفهای دروغی که به ایشان گفته می شود، اعتماد نکنند. مداخله کنند. نگذارند که دیگر از سراسر کشور مسلح شده بیایند و منطقه هزاره جات را به خون بکشانند."

به گفته معترضان، به مقامهای سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی در کابل واقعیت های بهسود و دایمیرداد طور دیگری فهمانده شده است.

همزمان با برگزاری این اعتراض ها، شماری از مردم در ولایت دایکندی در مرکز افغانستان هم دست به تظاهرات اعتراضی زده اند.

تظاهرکنندگان در دایکندی خواستار حل معضل کوچی ها و روستاییان و بازگرداندن خانواده های آواره شده بهسودی و دایمیردادی شدند.این در حالی است که پیش از این صدها تن در ولایت بامیان هم در اعتراض به درگیری در بهسود دست به تظاهرات زده بودند.

معترضان بامیانی، دولت را متهم به سهل انگاری در ارتباط به درگیری و ادامه مشکل میان کوچی ها و روستائیان در بهسود و دای میرداد کردند. آنها همچنین دولت را متهم به داشتن "سیاست های دوگانه و تبعیض گرایانه" در قبال شهروندان کشور کردند.

درحالی که مشکل کوچی ها و روستائیان بهسود حل نشده است، نگرانی از این که این درگیری ها گسترش یابد و جنبه قومی به خود بگیرد، در حال افزایش است. نگرانی از این وجود که درگیری های بهسود و دای‌میرداد جنبه قومی پیدا کند و دامنه آن گسترش یابد.

قبائل کوچی که به قوم پشتون تعلق دارند، از حدود صد سال به این سو برای استفاده از علفچر (چراگاههای) هزاره جات به آنجا می‌روند، ولی در این مدت ورود آنها به این مناطق همواره با بروز تنشهایی میان این قبائل و روستاییان مناطق کوهستانی هزاره‌جات به همراه بوده است.

هزاره ها حکومت های حاکم بر افغانستان را همواره متهم به حمایت از کوچی‌ها کرده و گفته اند که دولت عمدا نمی‌خواهد مشکل میان کوچی ها و هزاره ها حل شود.
در حال حاضر هم نمایندگان هزاره ها خواستار اسکان کوچی ها شده و بر دولت فشار می آورند که برای کوچی ها زمینه سکونت دایمی را فراهم کند.
ماده چهاردهم قانون اساسی دولت افغانستان را مکلف کرده که کوچی ها را در مناطق مناسب اسکان دهد.
بي بي سي .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

خروج کوچي ها از مناطق مورد منازعه و آغاز اسکان آنها به اساس حکم رييس جمهور اعلام شد




استاد خليلي معاون رييس جمهور طي کنفرانس مطبوعاتي اي که امروز تاریخ: 30/2/1389
برگزار کرده بود، ضمن اعلام حکم رييس جمهور مبني بر آغاز خروج فوري و بدون قيد وشرط کوچي ها(عشایر) از مناطق مورد منازعه از همين امروز 30 ثور سال جاري وآغازاسکان آنها طي سه ماه آينده، جبران خسارات وارده به مردم آسيب ديده را به رسانه ها اعلام نمود.

متن کنفرانس مطبوعاتي معاون رييس جمهور وحکم حامد کرزي رييس جمهوري اسلامي افغانستان:

بسم الله الرحمن الرحيم:


اول خوش آمديد مي گويم به همه رسانه ها و ژورنالستان و تشکر مي کنم از تشريف آوري شما!
در جريان هستيد؛ چند روزاست که گرفتار يک واقعة دردناکي هستيم؛ در سطح کشور که واقعه واقعه بين مردم ده و کوچيست. ما به تعقيب صحبت هاي قبلي که با دوستان داشتيم با حضور جمعي از اعضاي رسانه ها روز سه شنبه رفتيم در محل واقعه يعني ولسوالي دايميرداد.آنجا وضعيت را از نزديک ديديم و بررسي کرديم و سر انجام با بزرگان کوچي صحبت هايي صورت گرفت و با در نظر داشت خواسته هاي مردم ده و کوچي، ما فيصله هايي را در دو مرحله کرديم؛ مرحلة اول همين بود که بايد جنگ خاموش شود، به هيچ وجه ما ديگر در آن منطقه جنگ را نداشته باشيم. مسأله دوم پيشرفت کوچي در آن ناحيه متوقف شود.

به هيچ وجه اجازه داده نمي شود که پيشرفت کنند و ساحه را گسترش بدهند به منطقه بهسود اول و بهسود مرکز. موضوع سوم اينکه بدون قيد و شرط و به صورت فوري بايد تمامي مناطق مسکوني و زراعتي در اين مرحله تخليه شود تا بايد زمينه برگشت آواره ها و بيجا شده ها فراهم گردد. اين فيصلة مرحله اول بود. بحث ديگر هم تبادله اسرا و جنازه ها و زنداني ها بود.

وقتي که ما اين مرحله را جنبه عملي داديم، مرحله دوم آغاز مي شود که يک بحث کلان تر وعميق تر است و کار بنيادي تر. خوشحال هستيم از پريروز که مرحله اول آغاز شد تا الان که در خدمت شما هستيم، ما تقريباً تمام موارد مرحله اول را جنبه عملي داديم وآرامش حاکم است، از پيشروي کاملاٌ جلويگيري شده، مناطق مسکوني امروز به سرعت در حال تخليه شدن است که شايد تا اين لحظه اکثر قاطع مناطق زراعتي و مسکوني تخليه شده باشند.

بنابراين، ما ديروز به فکر اين شديم که کار مرحله دوم را آغاز کنيم. با تمام گرفتاري هايي که جناب ريئس صاحب داشت، فرصتي پيش آمد ومرحله دوم را هم با حکم جناب رئيس صاحب جمهور از امروز آغاز مي کنيم که کار بنيادي و اصولي و اساسي ما است. اميدوارم وزير صاحب داخله متن حکم رئيس صاحب جمهور را هم خدمت شما قرائت نمايد.

متن حکم رئيس جمهور جمهوري اسلامي افغانستان در مورد حل منازعه کوچيان و ده نيشينان ولسوالي هاي دايميرداد و بهسود ولايت ميدان وردک:

بسمه تعالي


نا آرامي هايي که به روز يکشنبه مورخ 26 ثور سال روان به اثر منازعه روي علفچرها ميان کوچيان و ساکنان ولسوالي هاي دايميرداد و بهسود ولايت ميدان وردک به وقوع پيوست، يکعده از هموطنان ما کشته، مجروح و عده يي از محلات بودوباش دايمي شان بيجا وشماري از منازل ساکنين محل تخريب گرديده است. به منظور قطع فوري منازعه، هيئت بلند پاية جمهوري اسلامي افغانستان، تحت رهبري محمد کمريم خليلي معاون دوم رياست جمهوري اسلامي افغانستان با عضويت وزير داخله و لوي درستيز قواي مسلح جمهوري اسلامي افغانستان، روز سه شنبه 28 ثور سال روان از محل بازديد به عمل آورده و توافقات جوانب منازعه را در موارد ذيل حاصل نموده اند:

1 – آتش بس فوري ميان جوانب منازعه.

2- هيچ يک از جوانب حق تعرض بالاي جانب ديگر را نداشته، در صورت تخلف جانب متعرض مورد مجازات جدي قرار داده خواهد شد.

3 – کوچي ها در ساحه يي که قرار دارند حق پيشروي را ندارند.

4 - کوچيان قريه جات و مناطق مسکوني دايميرداد، تيزک و کجاب را بدون قيد و شرط تخليه نمايند.
5 - بيجا شدگان دوباره به منازل و کشتزارهاي شان مراجعت نمايند.

6 – جوانب منازعه به صورت فوري اسرأ و اجساد کشته شدگان را تبادله نمايند.

اکنون که تمامي موارد شامل توافق جانبين هم در حال عملي نمودن است، به خاطر حل بنيادي و اساسي اين منازعه متکي به ماده 14 قانون اساسي افغانستان، فيصله مورخ 6/3/1386 شوراي وزيران جمهوري اسلامي افغانستان و احکام شماره 2233 مورخ 8/4/1387 شماره 541 مورخ 31/1/1387 و شماره 366 مورخ 17/1/1388 مقام رياست جمهوري اسلامي افغانستان مراتب آتي منظور است:

1 - خروج کوچي ها از ساحات مورد منازعه از همين امروز مورخ 30/2/1389 آغاز گردد.

2 – ده نشينان محلات تيزک، کجاب و دايميرداد که در اثر اين منازعه اموال و مواشي شان تلف و خانه هاي شان ويران گرديده است و همچنان کوچي هايي که به اثر عدم دسترسي به چراگاه ها و علفچرها معروض به خساره شده اند. بعد از تثبيت، از جانب دولت جبران خساره گردد.

3 – به منظور توزيع زمين جهت اسکان کوچي ها با در نظرداشت مصوبات شوراي وزيران و احکام فوقاً تذکر يافتة رياست جمهوري، بار ديگر به وزارت هاي زراعت و آبياري، امور داخله و اداره مستقل ارگان هاي محل اکيداً هدايت داده مي شود تا طي مدت حد اکثر سه ماه، کار عملي توزيع زمين به منظور اسکان و معيشت کوچي ها را آغاز نمايند.

4 – وزارت ها و ادارات دولتي جمهوري اسلامي افغانستان و کميسيون دايمي حل مشکلات کوچي ها با ساکنين، تسهيلات ضروري فعاليت اين کميسيون را فراهم نموده، هر کندي و تعلل در اين امر مهم ملي مستوجب مجازات شناخته مي شود.

5 – وزارت هاي دفاع ملي، امور داخله و رياست عمومي امنيت ملي از تطبيق توافقات حاصله، نظارت نموده، در صورت بروز تخلف از جانب يکي از جوانب با متخلفين برخورد جدي و قانوني نمايند.

6 – کميسيون فوق، موظف است از اجراات خويش پيوسته به جلسات شوراي امنيت ملي گزارش دهند.

حامد کرزي
رئيس جمهوري اسلامي افغانستان