۱۳۹۴ آبان ۲۴, یکشنبه

دیدار با حضرت آیت الله العظمی موحدی نجفی - قم المقدسه ؛




..الْفُقَهَاء حُصُونُ الْإِسْلَامِ ...


فقها مرزبانان اسلام و قلعه محکمی است در مقابل دشمنان اسلام، همانگونه که قلعه، شهر را از هرگونه حوادث محافظت می کند، فقهاء ازمرز اعتقادی مردم، و باورهای ناب اسلام محافظت می کنند . 


فقیهان و مراجع عظام تقلید، همیشه از دین مبین اسلام پاسداری نموده اند و درجبهه حق علیه باطل به مبارزه برخواستند. 

 توفیق نصیب شد که بعد از تدریس در حوزه های علمیه افغانستان، در قم در محضر مبارک مرجع عالیقدر جهان اسلام " حضرت آیت الله العظمی موحدی نجفی ( مدظله العالی) " شرفیاب شوم و از نظریات و ارشادات حکیمانه ای ایشان در باره برنامه ریزی درسی حوزه های علمیه افغانستان استفاده نمایم. 

ایشان یکی از مراجع تقلیدی جهان اسلام است و مایه ای افتخار برای همه ای مشتا قان علم، کمال وفضل و صاحب نظر؛ در حوزه ای فقهی ، کلامی ، تفسیری، فلسفی و رجالی می باشد. 
خداوند وجود همه مراجع عظام تقلید را حفظ نمایند و مخصوصا برای معظم له طول عمرشریف و بابرکت عنایت فرماید.

۱۳۹۴ تیر ۲۶, جمعه

عید تان مبارک !

 ضمن تبریک " عید سعید فطر"  به همه مسلمانان ، مخصوصا به ملت مؤمن و شریف افغانستان !
امید وارم که طاعات و عبادات همه ای  بندگان خداوند تبارک وتعالی درماه مبارک رمضان؛  که ماهی اطاعت و بندگی است  مورد قبول و پذیرش درگاه ایزدمنان قرار گرفته باشد. 
همان طوری که میدانید ( عید سعید فطر ) در دین مقدس اسلام به عنوان یکی از  اعیادی دینی ومعنوی است و از جایگاه بالایی برخوردار می باشد.   
از این رو مسلمانان پس از یک ماه بندگی و روزه داری ،  این روز را گرامی داشته  و در نخستین روز ، دو رکعت نماز استحبابی این عید را انجام می دهند و سپس به همدیگر تبریک می گویند و احوال جوی می کنند. 
معنای عید چیست ؟ 
عید به معنای باز گشت انسان به فطرت اولیه و خدا دادیش و پاک شدن  او از گناه هان و کردارهای ناپسند می باشد. به عبارت دیگر:  هروزی که انسان به دور از گناه بماند برای او عید است . چون همانگونه که در فطرت اولیه خود پاک می باشد باقی است.  
خُب ، امسال هم الحمد لله و المنه ، نماز این عید بزرگ اسلامی در قصر ریاست جمهوری اسلامی افغانستان با حضور رییس جمهور محبوب و توانمند جلالتمآب  محترم محمد اشرف غنی  با شمول مقامات عالی ربته ای دولتی وحکومتی اقامه گردید. 
اما در حاشیه برگزاری این مراسم عبادی و الهی مصافحه  ( دست به دست دادن ) بسیار جالب و معنا دار، جناب آقای کرزی با اشرف غنی به چشم می خورد که حاکی از  پند و نصحیت های یگدیگرند .
از جمله:  آقای کرزی  در این مصافحه چند پیام مهم را به آقای غنی تلویحا گوشت زد می کند:
کرزی میگه : بیادر وقت کم است . چون مه و تو در این ماه روزه گرفتیم و نزدیک به خداشدیم سعی کن که چند مسأله ضروری کشور را از یاد نبری ؟
 
1 نا امن شدن راه ها و ولایات افغانستان
2 -  جنگ و قتل بین مردم ده نشین و کوچی ها در بهسود3 رسیدگی جدی  به عاملان فاجعه جلریز،
4 -  اگر اینها را انجام ندهی تو به خدا نزدیک نشده ای و عید برای تو معنی ندارد.
 
 اشرف غنی میگه : 
کرزی صاحب ! 
درباره مسأله اول:  مه  خو کوشش خوده  می کنم ولی متأسفانه  مشکلات خارجی و داخلی زیاد است.  
در باره مسأله دوم:  که اشاره کردید ، این مسأله جدیدی نیست ، بلکه در زمان جنابعالی و قبل از آن هم بوده است.    
در باره مسأله سوم : خُب، این هم که معلوم است : شتر کجایش راست است که گردنش راست باشه ! 
در باره نکته چهارم :  برو بچشی کرزی ،  مه قَدَر تو که هستم. تو چه کار کدی که حالا مه ره میگی عید برای تو معنی نداره ؟ و نزدیگ خدا نشدی!؟ 
بامان خدا

۱۳۹۴ تیر ۲۲, دوشنبه

ندای مزید ؛ رویداد تلخ والمناک جلریز را به مردم غیور و شهید پرور افغانستان تسلیت عرض می نماید !


دوتن از شهدای جلریز 

شهدا؛  شمع  و محفل بشریتند که با قطرات خون شان؛ ارزش های دینی  و ملی خود را پاس داشته  و به صورت همیشه تضمین می نمایند.


                ما تن به فنا دادیم تا زنده شما باشید.      *       بر مزار ما مشغول  به  دعا  باشید.


سلیم پویا یکی از نیروهای امنیتی است که درساعات قبل از شهادتش در جلریز به اراکین و زمامداران حکومتی  چنین نوشته است :


 « تشكر و سپاس از جناب معاون ریيس جمهور، تشكر و سپاس از جناب معاون وزارت دفاع (جوهری)، تشكر و سپاس از همه و يک تشكر خاص و ويژه از جناب والی صاحب ميدان و معاون صاحب ولايت ميدان و فرمانده صاحب امنيت (؟) ولايت ميدان!

   معذور هستيم كه با خواستن كمک و مهمات و نيرو، مدت بيشتر از هجده ساعت بار بار مصدی اوقات شريف تان شديم؛ معذور هستيم از اينكه بيشتر از اين نتوانستيم از سنگرها دفاع كنيم، زيرا مرمی در خشاب تفنگ مان باقی نبود، معذور هستيم از اينكه ديگر قادر به تعظيم و تكريم شما نيستيم زيرا ديگر سر در بدن نداريم، معذور هستيم از اينكه يک شام افطار تان كمی با جگرخونی ظاهري يكجا بود زيرا در آخرين دقایق حيات مان سخت تشنه، گرسنه و از همه خطرناک تر در ميان آتش و دود بدون ياور، با تفنگ های خالی و قلب های مملو از نا اميدی، هر لحظه انتظار ذبح شدن را داشتيم.

خدا شاهد است ما خيلی تلاش كرديم كه اينگونه پايان كار نباشد اما دست تقدير را چه می شود كرد؟
بعد از 24 ساعت جنگ و باران مرگ، نيرو هاي كمكي مع الخير به ساحه رسيدنداما شرمنده ايم كه ايشان را با سنگرهای سوخته، بلنداج های فرو ريخته و بدن های بدون سر پذيرايی كرديم!

راضی به زحمت كشی نبوديم كه تشريف بياوريد زيرا بعد از مرگ سهراب نوش دارو چه بكار آيد؟
به هر حال ما رفتيم، مادران، پدران، فرزندان و تمام اعضای فاميل های مان فرش ماتم پهن كردند، باز هم معذرت می خواهيم كه شايد يكی دو روز ديگر مجبور شويد در مرثيه خوانی ها شركت كنيد!

در آخر يكبار ديگر تشكر می كنيم از تلاش های بسيار به موقع و اقدام عاجل تمام زمام داران امور!
                                                                    گرفتن تصاوير فيسبوكی در كنار پيكرهای بی جان و سنگرهای سوخته ما خوش بگذرد .»


۱۳۹۴ تیر ۱۳, شنبه

نزول دفعی وتدریجی قرآن ؛



بسم الله الرحمن الرحیم

در آستانه لیالی مبارک قدر و نزول قرآن کریم ، که معجزه خالده ای پیامبر بزرگوار اسلام ( ص) است قرار داریم ، به امید اینکه بتوانیم درباقی مانده این ماه بافضلیت و شبهای رحمت و مغفرت توشه ای بیشتری برداریم و باتوجه به راهنمایی کتاب آسمانی در صدد اصلاح خود و جامعه باشیم.

خدمت قرآن دوستان عزیز؛ عرض کنم : مطلبی که در پیش رو دارید از منابع معتبر شیعه و سنی مورد بهره برداری قرارگرفته است. امید است که قدم کوچکی در راستای خدمت در کرانه ای باعظمت قرآن کریم و علوم قرآنی برداشته شده باشد.


یکی ازمباحث مهم علوم قرآنی « کیفیت نزول، دفعی وتدریجی » قرآن کریم است که ازدیر باز توجه اندیشمندان اسلامی وقرآنی را به خود جلب نموده اند، زیرا تعارض ظاهری بين نزول قرآن، در شب قدر و وقوع بعثت پيامبر اكرم ( 9) در بيست و هفتم ماه رجب به چشم می خورد، که این قرآن چه قسمی نازل گشته است آیا در غار حرا در اول بعثت پیامبر اکرم ( 9)، اتفاق افتاده یا در شب قدر ؟ و در این زمینه چه توجیهی وجود دارد؟


بنابر این، در این تحقیق سعی شده است که راجع به سوال های ذیل جواب داده شود :

سوالات:


1. منشأ شبهه تعارض نزول قرآن در27 رجب با نزول در شب قدر چیست؟

2. نزول قرآن در مدت بعثت، با نزول قرآن درشب قدرچگونه قابل جمع است؟

3. درصورتی که قرآن یکجا درشب قدر نازل شده ، برقلب پیامبربوده یا در جای دیگر؟

4. آیا پیامبر از محتوای نزول دفعی قرآن آگاهی داشته ؟

5. آيا بين بعثت و نزول قرآن ملازمه ای هست ؟

در مورد نزول قرآن کریم در بیست وهفتم رجب همزمان بابعثت نبی مکّرم اسلام ( 9 ) به اعتقاد شیعه جای هیچ تردیدی نیست که ، پنج آیه ی سوره علق در آغاز بعثت در غار حرا بر قلب نازنین پیامبر مکرم اسلام ( 9) نازل شده است : « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ(1) خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ(2) اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ(3) الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(4) عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ(5)»

علاوه بر این، در این زمینه روایاتی هم وجود دارد که دراینجا به چند نمونه از زبان معصومین ( :) اشاره می کنم:

روايت اول:


ازامام هشتم امام رضا (7 ) نقل شده است: « بعث الله (عزّوجّل) محمّد (9) رحمة للعالمين في سبع وعشرون من رجب، فمن صام ذلك اليوم كتب الله له صيام ستين شهراً[1] ؛ خداوند پيامبري را كه رحمةً للعالمين است در بیست وهفتم رجب برانگیخت؛ اگركسي اين روز را روزه بدارد خداوند ثواب شصت ماه روزه را بر او می نویسد. »


روايت دوم :


از امام جعفرصادق (7 ) روایت شده است كه مي فرمايد: « في اليوم السابع والعشرون من رجب نزلت النبوة علي رسول الله (9)[2]؛ بیست وهفتم رجب روزي است كه خداوند در آن روز، نبوت را بر رسولش ناز كرد. »

روايت سوم:


اين روايت ازطريق اهل سنت وجماعت نقل شده اند : « من صام يوم سبع وعشرون من رجب، كتب الله تعالي له ستين شهراً وهوالذي نزل فيه جبرائل علي النبي (9) بالرساله و اول يوم هبط جبرائل[3] ؛ كسي كه بیست وهفتم رجب را روزه بگيرد خداوند ثواب شصت ماه روزه را براي او مي نويسد و روزي بیست وهفتم رجب روزي است كه براي اولين بار جبرائل بر پيغمبر اكرم (9) نازل شد و اورا به رسالت پيامبري مبعوث کرد. »


بنابر این، ازمسلمات است، که قرآن در روز بعثت پیغمبر اسلام (9) در غار حرا بر پیامبر اکرم ( 9) نازل شده است.


اما از طرف دیگر پاره ی از آیات قرآن نیز تصریح دارد که قرآن در شب قدر به صورت یکجا در قلب نازنین پیامبر اکرم ( 9) نازل شده است. مانند سوره قدر : « إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَيْلَةِ الْقَدْرِ(1) وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ(2) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ(3) ... » وهمچنین آیه ی سوم سوره دخان « إِنَّا أَنزَلْنَهُ فىِ لَيْلَةٍ مُّبَرَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ » (3) و بقره آیه؛ 185 : « شهَْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ ....»

باتوجه به این آیات شریفه فهمیده می شود که قرآن درماه مبارك رمضان نازل شده است.

اين دومطلب در ظاهر باهم سازگاري ندارد ؟

علماء وصاحب نظران اسلامی اعم از اهل سنت و مفسران شیعی هرکدام به نحوی کوشیده اند که این آیات را توجیه نمایند و از این تعارض رهایی یابند.

دراینجالازم است قبل از پرداختن به نظریات مفسران، وتوجیهات آنان، توجه خوانندگان محترم را به معنای « نزول » جلب نمایم، زیرا تبیین ماهیت نزول می تواند در قضاوت نهایی نقش اساسی داشته باشد.

معنای نزول :


نزول در اصل به معنای انحطاط از بالا به پایین است. مانند کسی که از مرکبش پایین می آید[4] وهمچنین در قرآن آمده است: أنزل من السماء ماءً طهورا [5] ؛ آب پاکی را از آسمان فروفرستاد. یا در آیه دیگر آمده است : « وَ قُل رَّبّ‏ِ أَنزِلْنىِ مُنزَلًا مُّبَارَكاً وَ أَنتَ خَيرُْ الْمُنزِلِين[6] ؛ بگو: پروردگارا! ما را در منزل گاهى پربركت فرود آر، و تو بهترين فرودآورندگانى »[7]

پرواضح است که معنای لغوی نزول در اینجا مراد نیست، چون برای خدا مکانی تصور نمی شود تا بخواهد قرآن را ازبالا به پایین فرستاده باشد، یا مثلاً فرشته بر بال هایش چون پرندگان نامه رسان از آسمان فرود آید ونامه ای به همراه داشته باشد.[8]

بنابر این نزول در اینجا به معنای مجازی به کار رفته است نه حقیقی، و معنای مورد نظر درباره نزول قرآن تجلی حقایق آن برقلب پیامبر اکرم (9) است و این معنی همان بعد معنوی وعاری ازهرگونه جسمانیت است ![9]

نزول قرآن :


در باب نزول قرآن دیدگاه های متفاوتی وجود دارد که برای کامل شدن بحث به برخی ازآنها اشاره می شود:

دیدگاه امام زرکشی :



امام بدرالدین زرکشی در کتاب البرهان در ذیل آیه إنا أنزلناه .. سه نظریه را درکتاب خود نقل می کند :

1 – قرآن در شب قدر به صورت کلی و یکجا به آسمان دنیا نازل شده است، سپس در طول بیست ، بیست و سه و بیست و پنج سال، بنابر حسب اختلاف که آن حضرت درمکه بعد از نبوت نازل شده است.

2 - در بیست وسوم شب قدر به مدت 23 سال نازل شده است.

3 - ابتدای نزول در شب قدر و بقیه درمدت بعثت ادامه داشته است.

زرکشی همان نظریه ای اول را به عنوان صحیح ترین اقوال انتخاب می کند و روایتی را که سند آن ازطریق سنائی تا ابن عباس منتهی می شود: قرآن درشب قدر به بیت العزه از آسمان دنیا نازل گشته و بعد از آن به قلب پیامبر نازل شده است.[10]

نقد این نظریه:


باتوجه به اینکه این نظریه برمی گردد به بزرگانی مانند: حاکم ، طبرانی، ابن حجر، ابن کثیر ، سیوطی ، زرکشی ، بیقهی ودیگران ، آنرا نقل کرده اند و اسنادش را صحیح دانسته اند و آخرسخن را به ابن عباس منتهی کرده اند، در عین حالیکه این حدیث از امور غیبی است. و ابن عباس ازکجامی داند؟


ثانیا: فایده نزول قرآن برآسمان دنیا چیست؟ آیا دلیل آن آسان شدن کار ملائکه است؟ یا دلیل دیگری دارد؟ که هیچکدام معلوم نیست ؟ [11]


آیت الله معرفت(ره) به نقل از فخر رازی که ایشان چنین توجیهی کرده است : که نزول به بیت المعمور برای سهولت کار جبرایل و یا مصلحت کار پیغمبر (9) بوده است. این توجیه را نهایت ضعیف و بدور از هرگونه دلیل تلقی نموده و یادآور می شود که این توجیه از شأن فخر رازی بدور است! [12]

دیدگاه جلال الدین سیوطی :


سیوطی در الإتقان در ذیل آیه : شهررمضان ألذی أنزل فیه القرآن و إنا أنزلناه فی لیلة القدر.. درباره کیفیت نزول قرآن سه قول را مطرح می کند :

قول اول :


قرآن در شب قدر به صورت یکجا در آسمان دنیا نازل شده است و سپس به صورت پراکنده در طول 20 ، 23 ، 25 سال بر حسب اختلاف در مدت اقامت پیامبر اکرم (9) در مکه بعد از بعثت صورت گرفته است .[13] سیوطی این قول را به عنوان صحیح ترین اقوال بر می گزیند.

قول دوم :


قرآن در شب بیستم قدر یا شب بیست و سوم قدر یا شب بیست و پنجم قدر در هرشبی قدر هرسال به همان اندازه ای که خداوند مقدر کرده است نازل شده است. ضمنا ایشان به نقل از طریق طبرانی و بزاز می نویسد: قرآن به صورت یکجا در بیت العزه درآسمان دنیا نازل شده وسپس جبرائیل بر پیامبر نازل کرده است. [14]

قول سوم:


نزول درشب قدر، ابتدا نزول بوده سپس به صورت منجماً( به صورت تدرجی) در اوقات و مناسبات مختلف نازل شده است. [15]

از مجموع دیدگاه علمای اهل سنت مانند : زرکشی و سیوطی و دیگران، استفاده می شود که : قرآن در شب قدر به صورت یکجا به آسمان دنیا نازل شده و سپس در طول مدت رسالت به پیامبر اکرم (9) نازل شده است. البته با اندک تفاوت درتعداد سال ، زیرا برخی به مدت، 20،23 سال و برخی دیگر ازعلمای اهل سنت تا 25 سال هم نوشته اند.

دیدگاه آیت الله معرفت :


آیت الله معرفت (ره) در کتاب تلخیص التمهید پنج نظر از علما اهل سنت وعلمای شیعه را مطرح کرده اند.

1 - نزول قرآن درشب قدر به معناي ابتداي نزول بوده ؛ مانندچيزهاي ديگر كه در ابتدا نام گذاری می شوند مانند: نام گزاري انسان که تازه متولد می شود، یا بنای مسجد ،‌ حسينيه ، مكتب وموسسه که برای آنها روزی را در نظر گرفته و نام گذاری نموده و تاریخ آن را ثبت می کنند.

بنابراين؛ ابتدای نزول قرآن در شب قدر بوده و ادامه پيدا كرده تا مدت 20 و23 و 25 سال. این نظریه ای است که نسبت داده شده به : محمد ابن اسحاق، شعبی ، امام رازی ، زمخشری ، وابن شهرآشوب [16]

2 – درشب قدر، هرسال قرآن بر پيامبر اكرم (9) نازل شده است، نه اينكه یکجا درشب قدر، در يك سال نازل شده باشد. این نظریه نسبت داده شده به امام رازی ، ابن جریح ، اسدی ، قرطبی ، مقاتل ، ابن حیان ، حلیمی ماوردی وسلسله سند منتهی می گردد به ابن عباس.[17]

3 - اينكه خدا وند فرموده است: ما قرآن را در ماه مبارك رمضان نازل كرديم « شهررمضان ألذی أنزل إلیه القرآن » فقط چند آيه اي است كه در مورد وجوب روزه است. منظور از قرآن چند آیه ای از قرآن است نه همه ای قرآن. نسبت این نظریه به : ضحاک ، حسین بن فضل و بن انباری داده شده است [18]

اشكال اين نظريه: طبق اين نظريه شامل سوره دخان وسوره قدر نمي شود ، چون در اين دو آيه ، سخن از وجوب وعدم وجوب روزه نيست.

4 - « إ‌نا أنزلناه في ليلة القدر » يعني خدا وند اكثر آيات قرآن را درشب قدر نازل كرده است ؛ از باب اكثريت مي گوييم كه قرآن در شب قدر نازل شده است نه کل قرآن. قایل این نظریه سید قطب است و مرحوم آیت الله معرفت این قول را مردود می داند.[19]

5 – قرآن به صورت يك حقيقت واحده درشب قدرنازل گشته به بيت المعمور (آسمان چهارم) یا بیت العزة آسمان دنيا، سپس در مناسبات و زمان های مختلف به قلب پیامبر نازل شده است.[20] این نظریه مربوط به جماعت اهل حدیث شمرده شده است. [21]

آیت الله معرفت نظریه اول را پذیرفته با این تفاوت که ازدیدگاه ایشان نزول آیات سوره علق را در روز بعثت به عنوان قرآن نمی پذیرد، بلکه به عنوان چند آیه ای بوده که نازل شده و دوباره در شب قدر به عنوان قرآن نازل شده است و این تکرر نزول را هم ایشان قبول دارد.


دیدگاه طبرسی :


در تفسیر مجمع البیان هم چند قول نقل شده است :

1 - از ابن عباس، سعید بن جبیر، حسن و قتاده نقل شده است: خداوند قرآن را یکپارچه در شب قدر به آسمان دنیا نازل کرده است. سپس به مدت بیست سال نجوما به نبی مکرم (9) اسلام نازل کرده است.

2 - به نقل ازسدی که اسناد آن به ابن عباس داده شده است : قرآن در آسمان دنیا در شب قدر به اندازه نیاز همان سال به صورت یکپارچه نازل گشته ، بعد از آن درماه ها و ایام ومناسبت ها به صورت تدریجی نازل شده است[22]

دیدگاه احمدی :


ایشان در کتاب پژوهش علوم قرآنی می نویسد: منظور از نزول قرآن، به صورت آیه، سوره، نمی باشد که به مردم ابلاغ شود بلکه منظور نزول آن برقلب رسول الله (9) است یا بر بیت العزه نازل شده است که از ابن عباس نقل شده است : « نزل القرآن جملةً واحدةً لأربعة وعشرین من رمضان فوضع فی بیت العزة فی السماء الدنیا ؛ قرآن به صورت یکپارچه دربیست و چهارم ماه رمضان در بیت العزه در آسمان دنیا نازل شده است. »

همچنین شیخ صدوق از امام صادق (7)روایتی را نقل می کند : نزل القرآن جملةً واحدةً إلی بیت المعمور ثم نزل فی طول عشرین سنة [23] ؛ قرآن به صورت یکپارچه به بیت المعمور ( آسمان چهارم دنیا) نازل گشته و سپس در مدت بیست سال درمدت بعثت پیامبر اکرم (9) تکمیل گشته است.

دیدگاه علامه طباطبایی :


علامه طباطبایی(ره) در این باره می نویسد: اساساً قرآن داراي وجود و حقيقتي ديگر است كه در پس پرده وجود ظاهري خود پنهان و از ديد و درك معمولي به دور است قرآن در وجود باطني خود از هرگونه تجزيه و تفصيل عاري است نه جزء دارد و نه فصل و نه آيه و نه سوره، بلكه يك وحدت حقيقي به هم پيوسته و مستحكمي است كه در جايگاه بلند خود استوار و از دسترس همگان به دور است... لذا قرآن در شب قدر با همان وجود باطني و اصلي خود كه داراي حقيقت واحدي است، يكجا بر قلب پيامبر (9) فرود آمد، سپس تدريجاً با وجود تفصيلي و ظاهري خود در فاصله زماني و در مناسبت‌هاي مختلف و پيش‌آمدهاي گوناگون در مدت نبوت نازل گرديد. [24]

از نظر علامه طباطبایی منظور از نزول؛ فرود آمدن مفاهیم وحقایق قرآن به صورت یک حقیقت بسیط در ماه مبارک رمضان، بر قلب پبامبر اکرم (9) است که از لوح محفوظ تجلی یافته است. اما مفاهیم آن در در مرحله بعدی که مرحله ای تفصیل و تکثیر است در قالب الفاظ عربی درطول بعثت ادامه پیدا کرده وتکمیل شده است.« إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ »[25]

این مبنای علامه را که قرآن در مرحله اول بسیط و در مرحله بعدی تفریق و دارای تفصیل است ، سوره هود آیه : 1 نیز تأیید می کند: « کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر» [26]

منظور از مرحله احکام همان مرحله جمع وحقایق قرآن به صورت یک حقیقت کلی است که یکجا بر قلب پبامبر اکرم (9) ناز ل شده است. اما منظور از مرحله تفصیل قرآن همان است که به صورت الفاظ ، آیه و سوره است که در طول بعثت نازل شده است. [27]

آیت الله جوادی آملی نیز در این زمینه بیان جالبی دارد که مشابه بیان علامه است:

ایشان می نویسد: قرآن کریم دارای سه مرتبه عالی، متوسط و نازل است، مرتبه عالی قرآن همان ام الکتاب و کتاب مکنونی است که در مقام لدن و نزد ذات اقدس اله می‏باشد؛ مرتبه متوسط قرآن همان است که در دست فرشتگان مقرّب است، و مرتبه نازل آن هم عین قرآنی است که لازمه‏اش الفاظ و مفاهیم است و به صورت عربی مبین تنزل یافته و جامعه انسانی در خدمت آن است. مرتبه نازله قرآن به صورت تفصیلی و طی سالیانی نازل شده و این نزول هم نزولی تدریجی است که در این قسمت بحثی نیست. رسول اکرم‏ (9) در مرتبه عالیه، قرآن را با مرتبه عالیه قلب دریافت کرده‏اند و در مرتبه نازله، قرآن را با سمع و بصر قلب گرفته‏اند و در شب قدر، با مرتبه متوسطه قلب. مرتبه عالی قرآن که در مقام لدن جای دارد، حقیقتی بسیط و محض است که هیچ گونه کثرت و تفصیلی در آن راه ندارد و نزول آن مرتبه، بر وجود مبارک رسول گرامی اسلام‏(9) در شب معراج و بدون واسطه فرشتگان و به صورت مستقیم رخ داده است.[28]

دیدگاه آیت الله جوادی آملی :


همچنین آیت الله جوادی آملی نسبت به نظریه علامه طباطبایی(ره) در خصوص نزول قرآن درشب قدر چنین توضیح می دهد:

«استاد علاّمه طباطبایی(قدّس سرّه) در تفسیر وزین «المیزان» فرموده‏اند: قرآن کریم در دو مرتبه نازل شده؛ مرتبه‏ای از آن بسیط و یکپارچه و مصون از تغییر است و مرتبه دیگرش به صورت تفصیلی و غیر بسیط است و صلاحیّت تغییر و تحوّل به گونه ناسخ و منسوخ و مانند آن را دارد. آنچه در شب مبارک قدر بر قلب مطهّر رسول (9) نازل شده، همان مرتبه بسیط قرآن است و آنچه طی دوران رسالت بر آن حضرت‏(9) نازل شده، همان مرتبه تفصیلی و غیر بسیط است که با ناسخ و منسوخ همراه است» .[29]

اشکال نزول بسیط بودن قرآن در شب قدر :


شب قدر، تقدیر و تفصیل است « فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكيمٍ » [30] زیرا تمام امور در این شب تفریق و تعیین می گردد، به عبارت دیگر زمان تعیین سرنوشت است و نزول دفعی قرآن بسیط است از این رو با خصوصیات شب قدر سازگاری ندارد ؟

جواب از اشکال، اجمال دوقسم است: یک قسم آن به صورت مطلق مجمل و مبهم است و قسم دیگر آن اجمالی است که همراه باتفصیل وجزییات هست و تکثر دارد، این اجمال باکشف وتفصیل است . بنابر این ، با خصایص شب قدر که تعیینات است منافات ندارد[31]

آیت الله جوادی هم در این زمینه تعبیری دارد به : « نزول اجمالی در عین کشف تفصیلی ».

ایشان در رابطه با دیدگاه علامه می نویسد : این تحقیق علامه اگرچه با بعضی از شواهد قرآنی و روایی، قابل تطبیق‏است، لیکن باید عنایت کرد که نزول قرآن کریم در شب قدر نمی‏تواند به صورت بسیط محض باشد؛ زیرا به فرموده خود قرآن، شب قدر شبی است که هر امر حکیم و یکپارچه‏ای تفریق و تفصیل می‏یابد (فیها یفرق کل أمرٍ حکیمٍ) شب قدر، شب تقدیر و اندازه‏گیری و گسترش است و چنین شبی با آن مرتبه از قرآن که بسیط محض است تناسبی ندارد، و قرآن، مانند امور دیگر، هم دارای مرحله «حکیم» بسیط، واحد، ثابت و مانند آن است و هم دارای مرحله «تفریق» ترکیب، تکثیر تدریج و نظیر آن. آنچه در شب مبارک قدر نازل می‏شود باید مناسب با تفریق باشد نه جمع، چون در آن شب هر چیز حکیم و جمع، به صورت تفریق ارائه می‏شود.

فرق انزال وتنزیل :


مادّه « نَزَلَ» اگر به باب افعال برود، می‏شود « انزال » و استعمال آن بدون قرینه در امور دفعی است نه تدریجی و تفصیلی. و اگر این مادّه به باب تفعیل برود، می‏شود «تنزیل» و استعمال آن در امور تدریجی و تفصیلی است نه دفعی و یکپارچه و بسیط؛ مگر با شاهد و قرینه. در آیاتی که نزول قرآن را در شب قدر بیان می‏دارد از کلمه «انزال» استفاده شده نه «تنزیل» و این خود مانعی برای اثبات نزول دفعی قرآن در شب قدر است؛ زیرا اگرچه کلمه «انزال» با نزول دفعی سازگاری دارد و متناسب است ولی با تقدیری بودن و تفصیلی بودن شب قدر سازگاری ندارد. [32]

به هر حال نزول دفعي به هر كيفيتي كه بوده باشد، تعارضي با نزول آياتي از سوره علق در 27 رجب و پيش از شب قدر ندارد. زيرا اين دو مقوله جدا از هم هستند، در آنجا نزول تدريجي است كه آغاز آن با آغاز بعثت و در بیست و هفتم رجب در غار حرا بوده، ولي اينجا بحث از نزول كل قرآن به معناي خاص آن مي‌باشد، نه نزول تك تك آيات و البته بحثي هم از مكان نزول نمي‌باشد.

پس معلوم شد آیات دلالت کننده بر نزول قرآن در ماه رمضان ارتباطی با نزول در روز بعثت ندارد، زیرا درآنجا بحث از نزول تدریجی است و در اینجا سخن از نزول دفعی است هر کدام دو مقوله جدا از هم هستند.

نزول قرآن در قلب پیامبر :


مطلب دیگری که باید مورد دقت بگیرد این است که نزول وحقایق قرآن درقلب مبارک پیامبر اکرم (9) صورت گرفته نه درجاهای دیگر ، مؤید و دلیل این مطلب آیاتی ازقرآن است که خود شاهد این مطلب است : « لَا تحَُرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ » [33] « .. وَ لَا تَعْجَلْ بِالْقُرْءَانِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضىَ إِلَيْكَ وَحْيُهُ.. » [34] از این کلمات: « لاتحرک به لسانک» و « لاتعجل بالقرآن» به دست می آید که پیامبر اکرم ( 9) حقایق قرآن را در سینه مبارک شان ازعالم بالا دریافت کرده است و به آن آگهی پیدا نموده است. تا مورد نهی از عجله قرائت قرار گرفته است و اگر چنین چیزی نبودی به اصطلاح ، سالبه به انتفاء موضوع، نهی هم معنی نداشت.

منشأ تعارض نزول قرآن کریم :


ازآنچه گفته شد معلوم گردید گه منشأ تعارض نزول قرآن کریم به خاطر دو دسته گی آیات و برخی از روایات بود که به آن اشاره شد. اما آیات که دلالت به نزول تدریجی دارد عبارت است از: « وقرآناً فرقناه لتقرأه علی النّاسِ علی مُکثٍ و نَزَّلناه تنزیلاً » [35] یعنی، قرآن را متفرق نازل کردیم تا تو آن را به تدریج دریافت و به تدریج بر مردم تلاوت کنی و در آیه کریمه دیگری، اعتراض کافران را بیان می‏فرماید که می‏گفتند: چرا قرآن بر تو، مانند تورات موسی، یک باره نازل نشده است؟ « وقال الذین کفروا لولا نُزِّل علیه القرآن جملةً واحدةً کذالک لنثبت به فؤادک ورتلناه ترتیلاً[36] ؛ خدای سبحان در جواب این اعتراض، خطاب به رسول اکرم‏(9) می‏فرماید: « کذلک لنثبت به فؤادک ورتلناه ترتیلا ؛ یعنی نزول تدریجی قرآن، برای تثبیت قلب تو است.

نکته مفید :


لازم است جهت آگاهی بیشتر خوانندگان عزیز، به چند نکته ای مهم و راز های نزول تدریجی قرآن در اینجا اشاره نمایم :

رازهاي نزول تدريجي:


1. معارف اسلامي به ويژه آن دسته كه با عمل انسانها در ارتباط است و قوانين فردي و اجتماعي را بيان مي‌كند، هنگامي از ثبات و دوام بيشتري برخوردارند كه درآنها از شيوه تدريج استفاده شود. كه قرآن در آيه 106 سوره اسراء مي‌فرمايد:‌ «قرآني با عظمت را بخش بخش بر تو نازل كرديم تا آن را به آرامي بر مردم بخواني»

2. يكي ديگر از رازهاي نزول تدريجي را مي‌توان تحريف ناپذيري آن دانست، نزول تدريجي اين امكان را فراهم مي‌ساخت تا اصحاب، آيات قرآن را حفظ كنند. بلاغت قرآن از يكسو و عنايت مسلمانان از سوي ديگر همراه با نزول تدريجي آيات، صيانت و حفاظت از وحي الهي را قطعي مي‌ساخت.

3. نزول بسياري از آيات قرآن، پيوستگي كامل با حوادث و رويدادها ي زمان پيامبر اكرم (9) داشته و چون اين حوادث تدريجا به وقوع مي‌پيوسته آيات نيز هم زمان با آن نازل مي‌شد.[37]

نتیجه :


درمورد نزول قرآن کریم دو دسته از آیات وجود دارد که یک دسته دلالت به نزول دفعی قرآن درشب قدر و دسته دیگری آن صراحت دارد به نزول تدریجی که مربوط به آیات سوره علق در اول بعثت می شود.

بنابر این ، نزول قرآن بر دو بخش و دارای دو قسم می باشد ، یکی نزول دفعی که مربوط شب قدر می شود که قرآن به صورت یک حقیقت واحده و یکپارچه بر قلب پیامبر نازل شده است. باتوجه به نکته ای ادبی که هم مطرح است این است که اگر ماده : ( نَزَلَ ) به باب افعال برده شود معنای دفعی را می دهد، که در آیه: إنا أنزلناه.. هم همین معنا مراد است و علامه طباطبایی هم به این مطلب اشاره کرده است .

اما دسته ای دیگری از آیات دلالت به نزول تدریجی دارد مانند: « وقرآناً فرقناه لتقرأه علی النّاسِ علی مُکثٍ و نَزَّلناه تنزیلاً » [38] یعنی، قرآن را متفرق نازل کردیم تا تو آن را به تدریج دریافت و به تدریج بر مردم تلاوت کنی و در آیه کریمه دیگری، اعتراض کافران را بیان می‏فرماید که می‏گفتند: چرا قرآن بر تو، مانند تورات موسی، یک باره نازل نشده است؟ « وقال الذین کفروا لولا نُزِّل علیه القرآن جملةً واحدةً کذالک لنثبت به فؤادک ورتلناه ترتیلاً »[39] خدای سبحان در جواب این اعتراض، خطاب به رسول اکرم‏(9) می‏فرماید: «کذلک لنثبت به فؤادک ورتلناه ترتیلا» یعنی نزول تدریجی قرآن، برای تثبیت قلب تو است.

بر خی از علما نزول شب قدر را ابتدایی نزول دانسته اند و بعضی دیگر هم معتقدند که چند آیه از قرآن درشب قدر نازل شده اما بقیه در مدت رسالت پیامبر نازل گردیده است. از باب اطلاق جزء برکل استعمال شده است.

نظرات دیگری هم مطرح است که اکثر قرآن درشب قدر نازل شده و علمای اهل سنت مانند: سیوطی و زرکشی واهل حدیث مانند: شیخ صدوق قایل بر این هستند که قرآن درشب قدر به صورت یکجا در آسمان دنیا نازل شده است و سپس در زمان ها ومکان ها و مناسبت های مختلف در طول مدت رسالت نبی مکرم اسلام( 9) در مدت بیست وسه ، بیست وچهار و بیست وپنج سال نازل شده است.

نظرعلامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی، این هست که: حقایق قرآن در شب قدر به صورت یکجا و یکپارچه به قلب پیامبر نازل شده است و سپس در طول مدت رسالت به صورت تفصیل و پرا کنده نازل گردیده است . وهمچنین باید گفته شود که : بین نزول قرآن در روز بعثت بانزول قرآن درشب قدرهیچ گونه تلازم ومناسبتی وجود ندارد، تا منجر به تعارض بشود، به خاطر اینکه نزول در شب قدر دفعی و نزول قرآن - در بیست وهفتم رجب - تدریجی است .

[1] - اصول کافی ، ج 4 ، ص 149

[2] - اصول کافی ، ج ،4 ، ص 149

[3] - سیرة الحلبیة ، ج 1 ، ص 238

[4] - یقال نزل عن دابته ونزل فی المکان هکذا ، مفردات راغب اصفهانی ، ماده نزل.

[5] - فرقان ، آیه: 48

[6] - مومنون ، آیه: 29

[7] - ترجمه: از آیت الله مکارم شیرازی

[8] - تاریخ قرآن ، دکترمحمود رامیار ، صفحات 186 – 182 محل چاب: چابخانه سپهر تهران ، چاب چهارم، 1379.

[9] - همان.

[10] - البرهان ، فی علوم القرآن ، للامام بدردین محمدبن عبدالله الزرکشی ، ج 1 ، ص: 290

[11] - تاریخ قر آن ، دکتر محمود رامیار ، ص 182 تا 186 ، چاپ چهارم: 1379 چاپخانه سپهر تهران.

[12] - تخلیص التمهید، ج 1 ، ص 81

[13] - الإتقان ج 1 ، ص ، 148 جلاالدین سیوطی ، چاپ: دوم 1367 ، ناشر: منشورات رضی – بیدار

[14] - همان.

[15] - قبلی ، الإتقان.

[16] - ر. ک ، تلخیص التمهید ج ، 1 ص ، 75

[17]- همان

[18] - همان

[19] - تلخیص التمهید ، ج 1 ، ص ، 77

[20] - تلخیص التمهید ، ج 1 ، ص ، 74 ، محمد هادی معرفت ، چاب: حوزه علمیه قم.

[21] - همان

[22] - مجمع اللبیان فی تفسیر القرآن ، طبرسی ، ج 2 ، ص 497 ، چاپ: 1372 مکان چاپ: تهران ، ناشر: ناصر خسرو.

« أن الله أنزل جميع القرآن في ليلة القدر إلى السماء الدنيا ثم أنزل على النبي بعد ذلك نجوما في طول عشرين سنة عن ابن عباس و سعيد بن جبير و الحسن و قتادة و هو المروي عن أبي عبد الله‏ و قيل إن الله تعالى ابتدأ إنزاله في ليلة القدر من شهر رمضان عن ابن إسحاق و قيل أنه كان ينزل إلى السماء الدنيا في ليلة القدر ما يحتاج إليه في تلك السنة جملة واحدة ثم ينزل على مواقع النجوم إرسالا في الشهور و الأيام عن السدي يسنده إلى ابن عباس » مجمع اللبیان .

[23] - پژوهش در علوم قرآنی ، حبیب الله احمدی ، ص 45 ، نوبت چاپ: چاپ اول ، محل چاپ: چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی

[24] - ترجمه تفسير الميزان‏ ، موسوى همدانى سيد محمد باقر ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏،

مكان چاپ: قم‏ سال چاپ: 1374 ش‏.

[25] - سوره یوسف ، آیه: 2

[26] - هود ، آیه: 1

[27]- پژوهش در علوم قرآنی ، حبیب الله احمدی ، ص 45 ، نوبت چاپ: چاپ اول ، محل چاپ : چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی .

[28]- توضیحات آیت الله جوادی ، http://www.khabaronline.ir/detail/234395/culture/religion

[29] - همان

[30] - سوره دخان ، آیه: 4

[31] - پژوهش در علوم قرآنی ، حبیب الله احمدی ، ص 48 ، نوبت چاپ: چاپ اول ، محل چاپ: چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی.

[32] - ترجمه تفسير الميزان‏ ، موسوى همدانى سيد محمد باقر ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏، مكان چاپ: قم‏ سال چاپ: 1374 ش‏.

[33] - قیامت ، آیه: 16

[34] - طه ، آیه: 114

[35] - سوره اسرا، آیه: 106

[36] - سوره فرقان، آیه: 32

[37] - درسنامه علوم قرآنی ، حسین جوان آراسته ، 65 ، نوبت چاب اول 138

[38]- سوره اسرا، آیه : 106

[39] - سوره فرقان، آیه:

۱۳۹۴ تیر ۱۲, جمعه

فلسفه روزه




              بسم الله الرحمن الرحیم


جلسه اول :

مقدمه :
   باتوجه به اینکه دین مقدس اسلام به عنوان دین کامل و جامعی است،  که سعادت دنیا و آخرت انسان را تأمین می کند. از این رو است که خداوندمتعال هرسال به مدت یک ماه کامل برای تمام بنده گانش روزه را واجب کرده است.

  حالا نوبت این می رسد که ، ممکن است در ذهن جوانان ما این سوال خلق شود که چرا خداوند روزه را برما واجب کرده است؟ این همه تشنگی وعطش درگرمای بهار ، گرسنگی و بی خوابی در سحرماه رمضان و .. چرا ؟  آیا نفع این به جیب چه کسی می رود به جیب خدا یا به جیب خودما ؟

نوشته ای که در پیش رو دارید، به صورت  مختصر و مفید برای توضیح دادن دوتا سوال فوق است که احتمال دارد در ذهن یک جوان مسلمان خلق شده باشد.

خدمت جوانان عزیز وخوانندگان محترم این مطلب عرض کنم راجع به سؤال اول که چرا خداوند روزه را واجب کرده است ؟

 باید گفت فلسفه اش این است : هرحکمی که ازجانب خدای متعال صادر می گردد از دوحال خارج نیست یا دارای مصلحت است و یا دارای مفسده ،  اگر داری مصلحت باشد واجب می شود مانند : نماز ، روز ه ، حج و امثال اینها که هر کدام درای مصلحت می باشد . ازطرف دیگر اگر دارای مفسده باشد ازجانب شرع مقدس حرام می گردد :  مثل نوشیدن شراب ، قمار بازی ، رباخواری و امثال اینها چون دارای مفسده است. 
 راجع به سوال دوم : که نفع روزه به جیب چه کسی می رود ؟

باید عرض کنم که : اولا خداوند متعال جیب ندارد تا نفع روزه  به جیب او سرازیر شود. چون خداوند جسم ندارد تا واسکت وجیبی داشته باشد و برای او هیچ یکی از اجسام قابل تصور نیست، ذات ربوبی او مجرد محض و منزه از همه چیز است . دیگر اینکه او به روزه گرفتن ما احتیاج ندارد. او غنی مطلق و واجب الوجود است .
این فقط ما هستیم که  بیچاره و محتاج وممکن الوجودیم : « يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميدُ (سوره فاطر آیه : 15 )  ترجمه : اى مردم شما (همگى) نيازمند به خدائيد تنها خداوند است كه بى‏نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است! 
ادامه دارد ...