۱۳۸۹ بهمن ۴, دوشنبه

نگاه اسلام به اربعین - قسمت اول

دوستان عزیز، نوشته ای که هم اکنون در پیش روی شماست، برای کیفت بهتر، با استفاده از قسمت لینگستان (ندای مزید) می توانید آن را، در تار نمایی 24 ساعت نيز مطالعه نمایید.

نویسنده : علی جان محمدی؛


اربعین واژه ای عربی به معنای چهل وچهلم است ، ولی در دین اسلام اربعین صرف یک عدد تلقی نمی شود، بلکه دارای ویژگی های خاصی خودش هست. بنابر این، اربعین را می توان از دو زا
ویه درنظر گرفت:


الف: ازدیگاه فرهنگ جامعه

ب: ازدیدگاه آیات وروایات


این نوشتار، درپی آن است که به هردو زاویه ای آن بی پردازد. هم از دیدگاه عرف وجامعه وهم از دیدگاه آیات و روایات اسلامی .

اربعین در جامعه اسلامی با تأثیر پذیری از مقدسات اسلام، به عنوان یک روز عادی ومعمولی مثل بقیه ای روزها نیست، بلکه به عنوان روز بزرگ تداعی از یک حادثه ویا خاطره ای مهم تلقی می شود.

گرامی داشت اربعین ازدیدگاه عرفی به این قسم است، مثلا اگر کسی عزیزش را از دست داده باشد در روز اربعین وچهلمش مراسم بزرگداشت خاصّی را به خاطر تجلیل و بزرگداشت او بر گزار می کند، یاد و خاطره ای اورا گرامی می دارد. یا مثلا چهل روز به زیارتی می رود ، یا اینکه درمسیر، سیر وسلکوک عرفانی قرار می گیرد و در مدت چهل روز خودش را به مقام بالایی معرفتی می رساند. یا مثلا چهل روز در پی یک حاجت است و به آن نایل می شود . از دیدگاه عرف اربعین ازاین قبیل است که بعضی موارد آن با روایت اسلامی هم مطابقت دارد، که در بخش روایات سخن ازآن به میان خواهد آمد.

اربعین در آینه ای وحی :

1 - وَإِذْ واعَدْنا مُوسى أَرْبَعينَ لَيْلَةً..( بقره ، آیه : 51 )

بزرگترين انحراف بنى اسرائيل‏:

اين آيه و آیات بعد از بزرگترين انحراف بنى اسرائيل در طول تاريخ زندگي شان سخن مى‏گويد، و آن انحراف از اصل توحيد، به شرك و گوساله‏پرستى است، و به آن ها هشدار مى‏دهد كه شما يك بار در تاريخ تان بر اثر اغواگرى مفسدان گرفتار چنين سرنوشتى شديد اكنون بيدار باشيد راه توحيد خالص (راه اسلام و قرآن) به روى شما گشوده شده، آن را رها نكنيد.
نخست مى‏گويد: به خاطر بياوريد زمانى را كه با موسى چهل شب وعده گذاشتيم « وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ».

هنگامى كه او از شما جدا شد، و ميعاد سى شبه او به چهل شب تمديد گرديد، شما گوساله را بعد از او به عنوان معبود انتخاب كرديد، در حالى كه با اين عمل، به خود ستم مى‏كرديد «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَنْتُمْ ظالِمُونَ».

بعد از نجات بنى اسرائيل از چنگال فرعونيان و غرق شدن آنها در نيل، موسى ماموريت پيدا مى‏كند براى گرفتن الواح تورات، مدت سى شب به كوه طور برود، ولى بعدا براى آزمايش مردم، ده شب تمديد مى‏گردد، سامرى كه مردى نيرنگ باز بود از اين فرصت استفاده كرده، از طلا و جواهراتى كه نزد بنى اسرائيل از فرعونيان به يادگار مانده بود گوساله‏اى مى‏سازد كه صداى مخصوصى از آن بگوش مى‏رسد و بنى اسرائيل را به پرستش آن دعوت مى‏كند.

2 - قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعينَ سَنَةً يَتيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلا .. (مائده، آیه : 26 )

سرانجام دعاى موسى (ع) به اجابت رسيد و بنى اسرائيل نتيجه شوم اعمال خود را گرفتند، زيرا از طرف خداوند به موسى چنين وحى فرستاده شد كه: اين جمعيت از ورود در اين سرزمين مقدس كه مملو از انواع مواهب مادى و معنوى بود تا چهل سال محروم خواهند ماند. به علاوه در اين چهل سال بايد در بيابان ها سرگردان باشند «يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ» .

سپس به موسى مي گويد: هر چه بر سر اين جمعيت در اين مدت بيايد بجا است هيچگاه در باره آن ها از اين سرنوشت غمگين مباش .

3 - وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً ( اعراف ، آیه: 142 )

وعده‏گاه بزرگ‏:

در اين آيه اشاره به يكى ديگر از صحنه‏هاى زندگى بنى اسرائيل و درگيرى موسى با آنها شده است و آن جريان رفتن موسى به ميعادگاه پروردگار و گرفتن احكام تورات از طريق وحى و تكلم با خدا و آوردن جمعى از بزرگان بنى اسرائيل به ميعادگاه براى مشاهده اين جريان و اثبات اينكه هرگز خداوند را با چشم نمى‏توان ديد مى‏باشد، كه به دنبال آن داستان گوساله‏پرستى بنى اسرائيل و انحراف از مسير توحيد و آن غوغاى عجيب سامرى ذكر شده است.
نخست مى‏گويد: ما به موسى (ع) سى شب (يك ماه تمام) مواعده كرديم، سپس با ده روز ديگر آن را كامل ساختيم، و وعده خدا با او در چهل شب پايان يافت « وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ».
چرا وعده چهل روز يك جا بيان نشده؟

سؤالى كه در مورد آيه فوق پيش مى‏آيد اين است كه چرا وعده چهل روز يك جا بيان نشده بلكه نخست مى‏فرمايد سى روز، سپس ده روز به عنوان متمم بر آن مى‏افزايد در حالى كه در آيه 151 بقره اين چهل روز به صورت واحد، ذكر شده است؟

مفسران درباره اين تفكيك، تفسيرهاى گوناگونى ذكر كرده‏اند، ولى آنچه بيشتر به نظر مى‏رسد و با روايات اهل بيت (ع) نيز سازگار است اين است كه گرچه در متن واقع، بنا بر چهل روز بوده اما خداوند براى آزمودن بنى اسرائيل نخست موسى ع را براى يك مواعده سى روزه دعوت نمود، سپس آن را تمديد كرد، تا منافقان بنى اسرائيل صفوف خود را مشخص سازند.

از امام باقر (ع) چنين نقل شده كه فرمود: هنگامى كه موسى ع به وعده‏گاه الهى رفت با قوم خويش قرار گذاشته بود غيبت او سى روز بيشتر طول نكشد، اما هنگامى كه خداوند ده روز بر آن افزود، بنى اسرائيل گفتند: موسى ع تخلف كرده است، و به دنبال آن دست به كارهايى كه مى‏دانيم زدند گوساله‏پرستى كردند)

در اينكه اين چهل روز، موافق چه ايامى از ماه هاى اسلامى بوده، از بعضى روايات استفاده مى‏شود از آغاز ذيقعده شروع، و به دهم ذيحجه (عيد قربان) ختم گرديده است، اگر مى‏بينيم تعبير به چهل شب « َرْبَعِينَ لَيْلَةً » در قرآن شده است نه چهل روز، ظاهرا به خاطر اين است كه مناجات موسى (ع) وگفتگويش با پروردگار بيشتر در شب انجام مى‏شده است.

4 - ..حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعينَ سَنَةً .. (احقاق ، آیه : 15 )

حيات انسان هم چنان ادامه مى‏يابد تا زمانى كه به كمال قدرت و نيروى جسمانى رسد، و به مرز چهل‏سالگى وارد مى‏گردد «حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً».

بعضى از مفسران بلوغ اشد(رسيدن به مرحله توانايى) را با رسيدن به چهل‏سالگى هماهنگ، و براى تاكيد مى‏دانند، ولى ظاهر اين است كه بلوغ اشد اشاره به بلوغ جسمانى و رسيدن به اربعين سنة (چهل‏سالگى) اشاره به بلوغ فكرى و عقلانى است، چرا كه معروف است، انسان غالبا در چهل سالگى به مرحله كمال عقل مى‏رسد و گفته‏اند كه غالب انبيا در چهل‏سالگى مبعوث به نبوت شدند.

در حديثى آمده است: ان الشيطان يجر يده على وجه من زاد على الاربعين‏ و لم يتب، و يقول بابى وجه لا يفلح!

شيطان دستش را به صورت كسانى كه به چهل‏سالگى برسند و از گناه توبه نكنند مى‏كشد و مى‏گويد پدرم فداى چهره‏اى باد كه هرگز رستگار نمى‏شود!

از ابن عباس نيز نقل شده: « من اتى عليه الاربعون سنة فلم يغلب خيره شره فليتجهز الى النار»! هر كس چهل سال بر او بگذرد و نيكى او بر بديش غالب نشود آماده آتش جهنم گردد! به هر حال قرآن در دنباله اين سخن مى‏افزايد: اين انسان لايق و با ايمان هنگامى كه به چهل‏سالگى رسيد سه چيز را از خدا تقاضا مى‏كند: نخست مى‏گويد: پروردگارا ! به من الهام ده و توفيق بخش تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشتى بجا آورم «قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلى‏ والِدَيَّ»

اين تعبير نشان مى‏دهد كه انسان با ايمان در چنين سن و سالى هم از عمق و وسعت نعمت هاى خدا بر او آگاه مى‏گردد.

در دومين تقاضا عرضه مى‏دارد: خداوندا! به من توفيق ده تا عمل صالح بجا آورم، عملى كه تو از آن خشنود باشى (وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ).

و بالآخره در سومين تقاضايش عرض مى‏كند: خداوندا! صلاح و درستكارى‏ را در فرزندان و دودمان من تداوم بخش «وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي».

تعبير به: ( لى) (براى من) ضمنا اشاره به اين است كه صلاح و نيكى فرزندان من چنان باشد كه نتائجش عائد من نيز بشود.

اربعین در روایات اسلامی :

« عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً فَجَّرَ اللَّهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ » (بحار، ج ، 67 ، ص 249 )

ازنبی مکرّم اسلام(ص) روایت شده است : هرکسی که به مدّت چهل روز عملش را برای خدا خالص گرداند، خدا وند چشمه ای حکمت را بر زبانش جاری می سازد.

« عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ مَنْ حَفِظَ مِنْ أَحَادِيثِنَا أَرْبَعِينَ حَدِيثاً بَعَثَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَالِماً فَقِيهاً » (اصول کافی ، ج 1 ، ص 49 )

روایتی از ازمام صادق (علیه السلام ) نقل شده است: هرکسی که چهل حدیث از احادیث ما اهلبیت را به خاطر بسپارد وحفظ کند ، خدا وند اورا در روز قیامت به عنوان عالم وفقیهی بر می انگیزد. به خاطر همين است كه بعضي از بزرگان دين ما مبادر به تأليف چهل حديث نموده اند.

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع ) قَالَ مَنْ قَدَّمَ أَرْبَعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ دَعَا اسْتُجِيبَ لَهُ » ( اصول کافی ، ج 2 ، ص 509 )

امام جعفر صادق (علیه السلام ) می فرماید: کسی که چهل روز در پی حاجتی باشد دعایش مورد استجابت وحاجت اش روا مي گردد.

«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) كُلُّ أَرْبَعِينَ دَاراً جِيرَانٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ» ( اصول کافی ، ج 2، ص 669 )

حضرت امام صادق (ع) می فرماید: هرچهارطرف خانه ای شخص، به اندازه چهل دیوار همسایه وي محسوب می شود.

در حدیث داریم که اگر انسان هر چهل روزیک بار گوشت نخورد، دچار ضعف بدن وبد خلقی می شود.

« مَنْ لَمْ يَأْكُلِ اللَّحْمَ أَرْبَعِينَ يَوْماً تَغَيَّرَ خُلُقُهُ وَ بَدَنُهُ » (وسایل شیعه، ج 25 ، ص 669 )

در حدیث دیگر از رسول اکرم(ص) نقل شده است : هرکسی که انار بخورد تا چهل روز از وسوسه ای شیطان در امان است.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ أَكَلَ رُمَّانَةً أَنَارَتْ قَلْبَهُ وَ رَفَعَتْ عَنْهُ الْوَسْوَسَةَ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً ( وسایل شیعه، ج 25 ، ص 153 )

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ شَرِبَ الْخَمْرَ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَة» ( وسایل شیعه، ج 25 ، ص 280

پیامبرگرامی اسلام می فرماید: اگرکسی خدای ناخواسته شراب بخورد تا چهل شب بدور از رحمت گردگار و نماز وی مورد قبول واقع نمی شود.

منابع به کار گرفته شده:

•قرآن
•اصول کافی
•وسائل الشیعة
•تفسیر نمونه ، آیت الله مکارم شیرازی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر